سفارش تبلیغ
صبا ویژن

15دلیل اصلی طلاق

15دلیل اصلی طلاق

 

در زمان های گذشته زندگی مشترک افراد دوام و پایداری بیشتری داشت ، طلاق و طلاق توافقی را در کمتر در میان زوجین مشاهده می کردیم. در عصر حاضر به دلیل عوامل مختلفی مانند مشکلات اقتصادی، شیوع بیماری های روانی، عوامل تحریک کننده ناشی از شبکه های اجتماعی و... طلاق متاسفانه بیشتر از گذشته صورت می گیرد. خصوصا زوجینی که بیشتر در معرض نگرانی های مشکلات مالی بوده و عدم سازگاری با یکدیگر دارند. حتی مشاهده شده همسرانی هم که بسیار سازگار بودند دست به طلاق زده اند.

اکنون این سوال در ذهن شما پدید می آید که چرا زندگی به طلاق منجر می شود. در ادامه این مطلب دلایل عمده صورت گرفتن این اتفاق تلخ را بیان کرده ایم. با این حال شاید این ویژگی ها را افراد زیادی داشته باشند که البته تا الان خوشبختانه زندگی خوشی دارند، اما بهتر است که عوامل زمینه ساز طلاق هستند را شناخت، تا بتوان دید بهتری به زندگی پیدا کرد.

1-ازدواج زودهنگام

 

افرادی که در اوایل دوران جوانی خود، زندگی مشترک را آغاز می کنند، بیشتر از دیگران در معرض طلاق هستند. شاید ازدواج با همکلاسی دوران مدرسه و دانشگاه، بسیار خوشایند باشد، اما حقیقت امر این است که ازدواج های صورت گرفته در سنین بیست و چند سالگی به بالا، دوام بیشتری دارند. طبق تحقیقات صورت گرفته، افرادی که تا 25 سالگی ازدواج نکرده اند، 24درصد کمتر خود را با خطر طلاق روبه رو کرده اند.

2-ازدواج سابق

 

طبق تحقیقات، احتمال طلاق با هر بار ازدواج بیشتر می شود. بدین ترتیب ازدواج های دوم و سوم بیشتر با خطر طلاق مواجه هستند. عمده افراد فورا پس از طلاق و قبل از اینکه کاملا از ازدواج اول و شکست های روحی آن فارغ شوند، مجددا وارد رابطه جدیدی می شوند. بعضی افراد هم البته برای حفظ و تداوم ازدواج دوم خود به خاطر نبود یک خانواده منسجم، با مشکل مواجه می شوند.

3-کمبود عقاید مذهبی

 

ایمان نقش پررنگی در جلوگیری از طلاق دارد. بر اساس تحقیقات، به اثبات رسیده است که طلاق در میان زن و شوهرهایی که هر دو مذهبی بوده اند، نسبت به سایر افراد کمتر اتفاق افتاده است. اضافه بر این، زوجینی که عقاید دینی و مذهبی یکسانی دارند در مقایسه با زوج هایی که عقاید متفاوت از هم دارند، کمتر دچار طلاق می شوند.

4-مسائل و مشکلات مالی

 

مسائل و مشکلات مالی خود نیز یک دلیل برای افزایش آمار طلاق است. زوجینی که در زندگی خود زیر قرض و بدهی می روند، نسبت به طلاق نزدیکتر هستند. در حالت کلی میتوان گفت که رابطه مستقیمی میان مادیات و نشاط افراد وجود دارد. زوجینی که همیشه در فکر این هستند که چه چیزی را باید تهیه کنند و یا برای کدام چیز صبر کنند، در مقایسه با افرادی که مشکل مالی چندانی ندارند، کمتر حس شادابی و نشاط می کنند. نکته تاسف بار این است که برای راهنمایی افراد و خانواده هایی که مشکلات مالی عدیده دارند و با آن دست و پنجه نرم می کنند، منابع آگاه کننده و مشاوره ای چندانی وجود ندارد. اگر زوجین در طول یک هفته یک بار به خاطر مشکلات مالی با یکدیگر جر و بحث می کنند، طبق تحقیقات 30درصد بیشتر با طلاق مواجه هستند.

5-داشتن فرزند زیاد خصوصا چندقلو

 

با اینکه فرزندان شیرینی زندگی هستند، اما خانواده هایی که با وجود فرزند چندقلو مجددا به فکر بچه دار شدن هستند، باید توجه کنند که زندگی آنها به مشکل خواهد خورد. زیرا فرزندان چندقلو نیازمند انرژی و وقت و هزینه بیشتری هستند. بسیاری از خانواده های دارای فرزند چند قلو، در آینده مشکلات مالی زیادی را متحمل شده و نهایتا زندگی آنها از هم پاشیده خواهد شد.

6-میزان تحصیلات

 

با اینکه میزان تحصیلات ، برای زندگی مشترک دوام و پایداری به ارمغان نمی آورد، اما طلاق در خانواده هایی که از لحاظ سطح تحصیلی در مرتبه بالاتری هستند، کمتر رواج دارد. زوجینی که به سبب تحصیلات خود درآمد دارند و در زندگی خود امکانات بیشتری دارند، ازدواج راضی کننده ای نزد خود هم خواهند داشت. همچنین زنان تحصیل کرده بیشتر تمایل دارند که شوهر آنها فردی همسطح و یا بالاتر از آنها در تحصیلات باشد.

7-نبود آموزش های کاربردی

 

مشاوره های پیش از ازدواج هم در کاهش آمار طلاق موثر هستند. در این جلسات مشاوره، راهکارهای حل مشکلات احتمالی در زندگی مشترک بیان می شود و برای حل مشکلاتی که در آینده ممکن است در زندگی زناشویی به وجود بیایند هم الزامی است. اما اغلب زوجین نسبت به شرکت در جلسه های مشاوره قبل از ازدواج چندان جدی نیستند، که این خود می تواند روند طلاق را صعودی تر از قبل کند.

8-طلاق پدر و مادر

 

عمده کودکان طلاق ، نسبت به سایر کودکان در ازدواج خود با مشکلات بیشتری مواجه هستند. اگر یکی از زوجین، کودک رشد یافته در خانواده طلاق باشد، 50درصد احتمال آنکه زندگی سرانجام جدایی داشته باشد، بیشتر است. همچنین احتمال طلاق در زوجینی که هردوی آنها فرزند طلاق هستند، بسیار زیاد است.

9-اختلاف سنی زیاد

 

از گذشته تاکنون علامت سوالی در ذهن همه وجود داشته که اختلاف سنی هم می تواند زندگی زوجین را به طلاق بکشاند؟ این سوال پاسخ منفی دارد چرا که بر اساس بررسی های صورت گرفته، مناسب ترین اختلاف سنی در ازدواج این است که شوهر 2 تا 10 سال از همسر خود بزرگتر باشد. آمار طلاق در چنین حالاتی کمتر از زمانی است که اختلاف سنی بیشتر از 10 سال است یا زن بزرگتر از مرد است.

10-خیانت و پیمان شکنی

 

در مورد خیانت همسر در ازدواج هم بررسی های زیادی صورت گرفته است که البته به آمار دقیق منتهی نشده است. چیزی که مشخص است این است که این آمار بسیار نگران کننده و تاسف بار است. البته در حالت کلی خیانت میان زوجین متاهل کمتر از زوج های با رابطه زیاد و یا رابطه های بدون ازدواج، صورت می گیرد. البته خیانت با توجه به سنین و میزان آگاهی طرفین نیز، دارای جنبه های زیادی است. طبق مطالعات، زوج های باسابقه و مسن و آموزش دیده، بیشتر از سایرین نسبت به زندگی خود دلسوزی داشته و به پیمان خود پایبند هستند.

البته خیانت در برخی موارد عامل اصلی طلاق تلقی نمی شود، زیرا همسران خائن عمدتا می توانند یکدیگر را توجیه کرده و برای مدتی هم که شده این مشکل را به تعویق بیندازند. خیانت زمانی شکل می گیرد که اعتمادی وجود نداشته باشد. اینگونه رابطه طرفین اختلال هایی را خواهد داشت. علاوه بر این شخصی که نسبت به او خیانت شده به خاطر حس طردشدگی از سوی همسرش، به رفتارها و حالات خشونت بار روی آورده که این کار در واقع نمک بر زخم رابطه آنها می پاشد.

11-مشکلات جنسی

 

مشکلات جنسی گاهی دلیل اصلی طلاق هستند و البته که در برخی موارد هم تاثیر غیرمستقیمی بر طلاق دارند. به این شکل اول به خاطر مشکلات و ناسازگاری های جنسی یکی از زوجین به خیانت دست زده و سپس آتش خیانت شعله ور شده ناشی از ناسازگاری جنسی، زندگی آنها را تباه کرده و طلاق رخ می دهد. اغلب افراد خیانت کننده، دلیل خیانت خود را همین مورد عنوان می کنند.

متاسفانه زوج هایی که از لحاظ جنسی با یکدیگر ناسازگار هستند، مشکلدار می شوند. در این حالت یکی از طرفین حس می کند تحت فشار قرار دارد در حالی شخص مقابل او احساس بی اعتنایی و بی توجهی نسبت به شریک زندگی خود دارد. گاها هم این اتفاق زمانی اتفاق می افتد که از ازدواج زوجین مدت مدیدی گذشته و آنها احساس می کنند که زندگی آنها دیگر آن شور و نشاط قبل را ندارد. بسیاری از طلاق ها که پس از گذشت سالها از زندگی مشترک صورت می گیرد، ممکن است نشات گرفته از همین دلیل باشد.

12-اعتیاد

 

در بیشتر موارد اعتیاد به خودی خود در زندگی مشکل درست نمی کند، بلکه اثرات مخرب آن زندگی را به نیست و نابودی می کشد. مثلا فردی که معتاد است به سبب اعتیاد ممکن است دروغ بگوید و یا دزدی کند، لذا از لحاظ قانونی رفتار او مشکل دارد. اینگونه حالات، فشار روحی و روانی روی زوج مقابل را زیاد می کنند. البته که برخی می توانند با اعتیاد همسر خود مدارا کنند و از آنها حمایت کنند، اما برخی هم به دلیل اهتمام ورزی به سلامت خودشان هم که شده، میل به طلاق دارند. در سال 2014 در این باره تحقیقاتی صورت گرفت که نتایج آن بسیار ناامیدکننده بود که البته چیزی غیر این هم انتظار نمی رفت. در این تحقیقات یافت شد که آمار طلاق در افراد معتاد به الکل 15.5 درصد است که خود آمار زیادی محسوب می شود.

13-مشکلات روحی و روانی

 

طبق آمار، طلاق در خانواده هایی که یکی از همسران یا هردوی آنها افسردگی و استرس داشته و یا مشکلات روحی و روانی دارند، بسیار شایع است. مشکلات روانی می تواند نشات گرفته از اعتیاد و یا اختلالات دوقطبی باشد. در تحقیقات به اثبات رسید که 90درصد ازدواج هایی که یکی از زوجین از اختلال قطبی رنج می برد، سرانجامی جز طلاق نخواهد داشت. با اینکه در رابطه با سایر بیماری های روانی آمار کمتری را شاهد هستیم، اما باز هم آمار طلاق در میان آنها رشد زیادی دارد. بر اساس مشاهدات انجام شده در هند، 42درصد ازدواج هایی که در آن یکی از زوجین دچار بیماری شیزوفرنی است، به طلاق ختم می شود.

مثل اعتیاد، بیماری های روانی هم هم عامل اصلی طلاق نیستند، بلکه حالاتی که از این بیماری ها پدید می آید، راه به طلاق دارد. مثلا افرادی که اختلال دوقطبی دارند بیشتر از بقیه افراد حملات فیزیکی و خشونت بار دارند. اینگونه این افراد و به علاوه آنها مبتلایان به افسردگی بیشتر به همسران خود خیانت می کنند.

14-اختلاف عقیده در تربیت فرزندان

 

اکثر والدین درباره تربیت فرزندان و پرورش آنها اختلاف نظر پیدا می کنند. البته برخی موارد نیز قبل از اینکه چنین اختلافاتی شکل بگیرد، طلاق می گیرند و به همین راحتی تربیت و پرورش فرزندان را با چالش هایی رو به رو می کنند. پس بهتر است قبل از ازدواج در مورد انتظارات خود درباره تربیت کودکان مفصلا با یکدیگر بحث و تبادل نظر کنند چرا که ممکن است زندگی آینده آنها به احتمال زیاد مسیر طلاق را در پیش بگیرد.

15-شبکه های اجتماعی

 

شبکه های اجتماعی نیز در طلاق دخیل هستند. در سال 2015 تحقیقی به همین منظور صورت گرفت و نتیجه اینگونه حاصل شد که از هر 7 ازدواج یک ازدواج به خاطر اعتیاد همسر به شبکه های اجتماعی به طلاق ختم می شود. در این تحقیق از هر 4 نفر، یک نفر اذعان داشت که حدودا هفته ای یکبار مجادله های خانوادگی آنها مربوط به شبکه های اجتماعی است. با اینکه شاید این یکی از دلایل اصلی طلاق نباشد، اما با این حال دعواهای صورت گرفته به خاطر همین موضوع می تواند زمینه طلاق را مهیا کند.

شانس خود را بیازمایید

چنانچه در زندگی مشترک، مشکلاتی دارید که ممکن است شما را به طلاق مشتاق کند، اگر فکر می کنید که می توانید این مشکلات را با گفت و گو و صحبت حل و فصل کنید، حتما این کار را بکنید. این که چه قدر موفق خواهید بود مهم نیست، مهم آن است که تلاش خود را در بیشترین حد ممکن به کار بسته اید. روش هایی هستند که با استفاده از انها می توانید پایه و اساس زندگی خود را مستحکم تر کرده و زندگی مشترک خود را از خطرات طلاق در امان بدارید.

با همه اینها اگر عزم جدی برای طلاق دارید و رابطه شما به بن بست طلاق رسیده است، حتما به دنبال یک مشاور خوب و معتمد باشید. در طلاق هدف این است که مسالمت آمیز و با صلح این رابطه ختم شود چرا که طرفین رابطه دچار مشکلات و صدمات روحی کمتری شوند.

جهت دریافت مشاوره طلاق و طلاق توافقی  با مشاوران مجرب گپچه با ما در ارتباط باشید.

 

منبع: گپچه